شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام و حضرت علی اصغر علیه السلام و امام حسین علیه السلام
زمانی که حضرت عباس علیه السلام از اسب واژگون گردید آهی کشیده فرمود:
وا اخاه! از طرف دیگر صدای حضرت بلند شد که: واعباساه!
حضرت تا خود را به بدن عباس علیه السلام رسانید آن قامت رشید را به خاک و خون کشیده دید از دل ناله برآورد که: آه الان انکسر ظهری و قلت حیلتی: پس خود حضرت خم شد تا بدن مجروح عباس علیه السلام را به سوی خیام ببرد. عباس علیه السلام چشم گشود برادر را بالای سر دید عرض کرد: برادرجان! به حق جدت رسول الله مرا به خیمه مبر: بگذار که در جای خود بمانم. فرمود: چرا برادر جان؟! عرض کرد: من از روی دختر تو سکینه خاتون خجالت دارم و قد وعدتها بالما: زیرا به آن مخدره وعده آب دادم.
مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم
که من ز روی سکینه خجالتی دارم
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.